حشره

معنی حشره
[حَ شَ رَ] (ع اِ) هر جنبندهء خرد از پرنده و رونده و خزنده. جنبندهء خرد. خرده جانور. جانور خزنده و گزنده یا جانور ریزهء زمینی. (منتهی الارب). خستر. خرفسر. هامه. ج، حشر، حشرات. || پوستی که ملاصق دانه بوده. || تمام شکار یا بهرهء نفیس آن یا آنقدر از شکاری که خورده شود. || ریم مشک شیر.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.