حریف

معنی حریف
[حِرْ ری] (ع ص)(1) تیز. دژن. زبان گز. تند. سخت تیز. سخت تند. حکیم مؤمن گوید: حِرّیف؛ به معنی گزنده است که اجزاء او در زبان فرورفته و بسیار بگزد و تفریق اجزاء او کند و فعل آن تحلیل و تنقیه و تعفین و احراق و تلطیف است بجهت شدت حرارت. (تحفه). و صاحب ذخیره گوید: حِرّیف؛ تیز، آنچه پوست دهان را فراهم کشد شکوک است یعنی عفص، و آنچه پوست دهان را بگزد ترش است، و آنچه بسوزاند تیز است یعنی حِرّیف است. (ذخیرهء خوارزمشاهی) : ولیکن [ ضمادالبنفسج ]الصداع العارض من المره الصفراء و الدم الحریف(2). (ابن البیطار). در سه نسخهء خطی مهذب الاسماء در معنی حِرّیف کلمه ای آورده است که در جای دیگر یافت نشد و آن کلمه زورنک یا زورنگ است.
(1) - acre. Piquant. Mordant.
(2) - Sang acre.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.