ابوطالب
[اَ لِ] (اِخ) ابن طاهر. کاتب سلطان محمود غزنوی است و شاید پسر طاهر مستوفی دیوان محمود که بزمان مودود پس از عزل احمدبن عبدالصمد دوماه وزارت رانده است:
خواجهء سید ابوطالب طاهر که بدوست
دل سلطان و دل خواجه و دلهای حشم...
که نه بیهوده مر او را ملک روی زمین
مملکت زیر نگین کرد و جهان زیر قلم
رای و اندیشه بدو کرد و بدو داشت نگاه
زانکه دانست که رأئیست مر او را محکم.
فرخی.
خواجهء سید ابوطالب طاهر که بدوست
دل سلطان و دل خواجه و دلهای حشم...
که نه بیهوده مر او را ملک روی زمین
مملکت زیر نگین کرد و جهان زیر قلم
رای و اندیشه بدو کرد و بدو داشت نگاه
زانکه دانست که رأئیست مر او را محکم.
فرخی.