حرض

معنی حرض
[حَ رَ] (ع مص) گداخته شدن از اندوه یا عشق. (تاج المصادر بیهقی). گداخته شدن از اندوه. (ترجمان عادل بن علی). ناتوان گردیدن که برخاستن نتواند :
گفت صبری کن بر این رنج و حرض
صابران را لطف حق بخشد عوض.مولوی.
باغ چون جنت شود دارالمرض
زرد و ریزان برگ او اندر حرض.مولوی.
رهگذر بود و بمانده از مرض
در یکی گوشهء خرابی بر حرض.مولوی.
|| گل عصفر چیدن. || خداوند معدهء تباه شدن. || خیو در گلو گرفتن. (تاج المصادر بیهقی). || حرض نفس؛ فاسد و تباه کردن خود را. || فروبردن آب دهن بر اندوه و خشم. (تاج المصادر بیهقی).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.