حجیب

معنی حجیب
[حِ] (ع اِ) پرده. از حجاب ساخته شده است. (از ناظم الاطباء). ممالهء حجاب :
بحجاب اندرون شود خورشید
گر تو گیری از آن دو لاله حجیب
آن زنخدان به سیب ماند راست
اگر از مشک خال دارد سیب.رودکی.
تا چشم نظاره زو خبر ندهد
هم نور جمال او حجیبش بین.خاقانی.
من ترا بیدار کردم از نهیب
تا نسوزد آنچنان آهی حجیب.مولوی.
بانگ حق اندر حجیب و بی حجیب
آن دهد که داد مریم را ز جیب.مولوی.
آنکه در عقل و گمان هستش حجیب
گاه پوشیده ست و گه بدریده جیب.مولوی.
همچنین می بود تا کشف حجیب
تا بیابد آن گهر را او ز جیب.مولوی.
چون دیگران ز دل نروی گر روی ز چشم
کاندر میان جانی و از دیده در حجیب.
سعدی.
از عجایبهای عالم سی و دو چیز عجیب
جمع می بینم عیان در روی او من بی حجیب.
سعدی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.