حجابت
[حِ بَ] (ع مص) شغل حاجب. بوابی. خطهء حاجب. مرتبتی از مراتب خدمتگزاران پادشاهی. پرده داری. سدانت. || دربانی. حجابت کعبه؛ سدانت آن. قال افمن اهل الحجابه انت قال لا. (انساب سمعانی ورق 8). || بازداشتن. (دستور اللغه ادیب نطنزی) (دهار) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) : ابوالحسین(1) خازن گفت که امیر ناصرالدین در عهد سلطنت منصوربن نوح سامانی، با ابواسحاق بن البتکین که صاحب جیش خراسان بود بخدمت تخت او رسید موسوم به حجابت او. (ترجمهء تاریخ یمینی ص24). فرمود که... به نسا و ابیورد رود و باعتداد خویش گیرد و در ایالت آن دو فرزه(2)اقتصار کند و به مال و معاملات آن و اسم حجابت که قدیماً او را بوده است قناعت نماید. (ترجمهء تاریخ یمینی چ تهران ص65). || ایلچی گری؟ (غیاث اللغه).
(1) - ابوالحسن. (نسخهء خطی دهخدا).
(2) - فرضه. (نسخهء خطی دهخدا و نسخه بدل چاپی).
(1) - ابوالحسن. (نسخهء خطی دهخدا).
(2) - فرضه. (نسخهء خطی دهخدا و نسخه بدل چاپی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول