حامی

معنی حامی
(ع ص، اِ) نعت فاعلی از حمایت. حمایت کننده بعنایت و کرم. نگاه دارنده بعنایت و کرم. دفاع کننده. زینهاردهنده. زنهاردار. پشتیبان. پشت و پناه. پشتوان. هوادار. طرفدار. وشکرده. مدافع. دفاع کننده از کسی. آنکه دفع کند از کسی. ج، حماه. (منتهی الارب) :
عدل تو از اهتمام حامی آفاق شد
با گل و مل کس دگر خار ندید و خمار.
خاقانی.
مالک ازمهء انام، حامی ثغور اسلام... (گلستان). || فلان حامی الحمیا؛ ای یحیی حوزته و ما ولیه. || شیر بیشه. شیر که اسد باشد. (منتهی الارب). || آن شتر که چون از وی ده فرزند فراگرفتندی، او را از کار آزاد و رها کردندی تا خود چرا کند. (ترجمان القرآن جرجانی ص40). آن گشن اشتر که از او ده بچه گرفته بودندی نیز وی را کار نفرمودندی در جاهلیت. (مهذب الاسماء). فحل دیرینه که ده بطن یا کمتر از آن آبستن کرده باشد، و آنرا آزاد کنند و برننشینند، و موی و پشم وی نگیرند و بگذارند تا هر کجا که خواهد بچرد. (منتهی الارب). و اعلموا الحامی بغیر علم الفحول. (البیان والتبیین جاحظ ج3 ص66). جاحظ در این جا فحل را در مقابل حامی قرار داده. || سیاه پوست. زنگی: غلام حامی عبد حامی. و رجوع به فقرهء بعد شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.