حاشیه نویسی
[یَ / یِ نِ] (حامص مرکب) تحشیه. نوشتن حواشی. گویند تعلیقه بحواشی کتب معقوله و فلسفه گفته شود،و حاشیه برای جز آن باشد. چه حاشیه از حشو و بمعنی زائد است و اهل فلسفه از اطلاق این نام بتعلیقات خود ابا دارند. و از آنجا که حاشیه نویسی بر کتب و اظهار نظر در تألیف دیگران آسانتر از تألیف است از قدیم عمومیت بسیار یافته است. و لیکن پیش از مأئه دهم اندکی محدودتر بوده، و حاشیه نویسان فقط بتوضیح برخی عبارات مغلق اکتفا میکردند، و حاشیه های این دوره ها عموماً واضح و روشنتر از متن میباشد، برعکس در دورهء صفوی و قاجاریه که میتوان آن را دورهء حاشیه نویسی نامید عدهء حاشیه ها بسیار است و عبارات حاشیه از متن مغلق تر و پیچیده تر شده است، و هر قدر در تاریخ پیش آییم این خاصیت آشکارتر گردد حواشیی که در این دوره نوشته شده بر سه قسم است: 1 - حاشیه بر کتب ادبی و بخصوص کتابهای درسی، که تعداد زیادی حواشی بر آنها تعلیق شده، و این حواشی بیشتر جنبهء شرح و توضیح و تعلیل و استدلالات بیجا بنفع نویسندهء متن کتاب است و کمتر به انتقاد صحیح پرداخته اند. 2 - حواشی بر کتب دینی و آنها یا شامل مسائل اصولی و کلامی است و یا مسائل عملی و فروع دین است. حواشی اصولی و کلامی بیشتر مشتمل بر توضیحات و استدلالات عقلی برای ماتن است نه اظهار عقیده، و کتب ردود و معارضات را کمتر بصورت حاشیه می نوشتند بلکه آنها را مستق تألیف می کردند، و در آنها بدون توجه بغث و سمین کلام طرف را ابطال میکردند. و بیشتر حواشی کتب فروع دین و مسائل عملی مختصر و فتوائی است که مجتهدان استنباطات خود را در احکام مذهبی بدان وسیله اظهار کنند. و این حاشیه برای مدت زندگانی نویسندهء آن، که مرجع تقلید است مورد استفاده، و پس از او بکلی بی ارزش است. در این حواشی مفتی یا محشی دلیل خود را ذکر نکند و فقط به رأی و فتوی اکتفا ورزد و از زمانی که صنعت چاپ رائج شده مفتیان و مراجع تقلید به جای اینکه این حاشیه ها را در کنارهء صفحات رساله های عملیه اسلاف خود نویسند، آنها را بصورت غلطنامه، مانند یک کتابچهء جداگانه چاپ می کنند. 3 - حاشیه های کتب معقول. چون در اواخر عهد تیموری نهضتی مختصر در افکار فلسفی و عرفانی آغاز شد، و دانشمندان تا اندازه ای حق اظهار نظر در این مطالب را داشتند، در دورهء حاشیه نویسی بدین مسائل بیشتر توجه میشد چنانکه مؤلفی رسالهء فلسفی مینوشت و آن رساله در زمان حیات مؤلف مورد حاشیه نویسی قرار میگرفت بطوریکه خود یا طرفداران او مجبور میشدند بر آن حواشی، حاشیه نویسند و چه بسا حاشیه ها که در درجات بعد بعنوان «محاکمات» میان دوحاشیهء سابق نوشته میشد. برای مثال بتجرید خواجه طوسی (متوفی 672 ه . ق.) را می بینیم که قوشچی (متوفی 879) آن را شرح کرده، و ملا جلال دوانی (متوفی 907 ه . ق.) اول آن را حاشیه نوشته و بحاشیهء قدیمهء دوانیه معروف است و چون کسانی بر آن حاشیه نوشتند دوانی دوباره حاشیه ای بعنوان حاشیهء جدید نوشته و برای مرتبهء سوم نیز حاشیه ای بعنوان حاشیهء اخیره یا حاشیهء أجدّ بر آن کتاب نوشت و پس از فوت او غیاث الدین منصور دشتکی (متوفی 948 ه . ق.) مکرراً حاشیه ها بر حاشیه های دوانی نوشته است. و همچنین دوانی (متوفی 907) حاشیه ای بر تهذیب المنطق تفتازانی (متوفی 792 ه . ق.) نوشته و ابوالفتح شریفی (متوفی 976 ه . ق.) حاشیه ای بر حاشیهء دوانی نوشته و غیاث الدین نامی حاشیه ای بر حاشیه شریفی نوشته و شیروانی (متوفی 1098 ه . ق.) حاشیه ای بر حاشیه غیاثی نوشته است. این حاشیه ها برخی مدون و بصورت کتاب مستقل درآمده و برخی بهمان گونه در کنار صفحات کتاب محشی علیه باقی مانده است. (الذریعه ج 6 ص 7 و 8).