حاجات
(ع اِ) ج حاجت.
-قاضی الحاجات؛ برآورندهء نیازها. یکی از اسماء صفات باری عزاسمه : «گفت [ دمنه ] بر درگاه ملک مقیم شده ام و آن را قبلهء حاجات و مقصد امید ساخته ».
-قاضی الحاجات؛ برآورندهء نیازها. یکی از اسماء صفات باری عزاسمه : «گفت [ دمنه ] بر درگاه ملک مقیم شده ام و آن را قبلهء حاجات و مقصد امید ساخته ».