چرگنی
[چِ گِ] (حامص مرکب) چرکنی. چرکینی. چرگینی. کثافت و ناپاکی. آلودگی و آلایشناکی :
بسیاهی بصر جهان بیند
چرگنی بر سیاه ننشیند.نظامی.
رجوع به چرگن و چرگین و چرکنی شود.
بسیاهی بصر جهان بیند
چرگنی بر سیاه ننشیند.نظامی.
رجوع به چرگن و چرگین و چرکنی شود.