چرش
[چَ رَ] (اِ) جو و گندم بلغورکرده. || چراگاه. (ناظم الاطباء). چراگاه و مرعی. (فرهنگ شعوری). || ضیافت و مهمانی. (ناظم الاطباء). در بعضی نسخه ها، روز عید و بزم و جشن. (فرهنگ شعوری). || فراهم آورندهء ضیافت. (ناظم الاطباء).