چرخ
[چَ] (اِ)(1) نام پرنده ایست شکاری و به این معنی با غین نقطه دار هم آمده است. (برهان). نام پرنده ای شکاری است؛ و صحیح به غین معجمه باشد. (آنندراج). باز سپید. (ناظم الاطباء). مرغ شکاری. چرغ، که معرب آن «صَقْر» است. رجوع به چرغ و صَقْر شود :
سوی دشت نخجیر با یوز و باز
همان چرخ و شاهین گردنفراز.فردوسی.
پس اندر دوان هفتصد بازدار
چه با باشه و چرخ و شاهین کار.فردوسی.
(1) - چرغ؛ پهلوی caxrvak «تاوادیا 159»، معرب آن صقر، Accipiter «فاب 1 ص 299». (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
سوی دشت نخجیر با یوز و باز
همان چرخ و شاهین گردنفراز.فردوسی.
پس اندر دوان هفتصد بازدار
چه با باشه و چرخ و شاهین کار.فردوسی.
(1) - چرغ؛ پهلوی caxrvak «تاوادیا 159»، معرب آن صقر، Accipiter «فاب 1 ص 299». (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).