چربی

معنی چربی
[چَ] (حامص، اِ)(1) کنایه از ملایمت و نرمی باشد. (برهان). کنایه از لینت و نرمی و ملایمت و رفق و مدارا باشد. (انجمن آرا) (آنندراج). ملایمت و نرمی. (ناظم الاطباء). آهستگی و لطف و صفا. ملاطفت. چرب زبانی. مقابل درشتی و خشونت :
چرا آمدستی بنزدیک من
بچربی و نرمی و چندین سخن.فردوسی.
زبانها به چربی بیاراستند
وزآن پیرزن آب و نان خواستند.فردوسی.
بهر کار چربی بباید نخست
نباید از آغاز پیکار جست.فردوسی.
بدو گفت نزدیک پیروز رو
به چربی سخن گوی و پاسخ شنو.فردوسی.
نخستین گره کز سخن باز کرد
سخن را به چربی سرآغاز کرد.نظامی.
بچربی گفت با او کای جوانمرد
ره اسلام گیر از کفر برگرد.نظامی.
بچربی توان پای روباه بست
بحلوا دهد طفل چیزی ز دست.نظامی.
زکیسه بچربی برد بند را(2)
دهد فربهی لاغری چند را.
نظامی (اقبالنامه).
مرد نه از چربی طینت نکوست
نور تن از مغز بود نی ز پوست.امیرخسرو.
|| پیه گوسفند و بز و امثال آن. (برهان). پیه گوسفند و بز و گاو و مانند آن. دسومت و شحم. (ناظم الاطباء). چیز چرب مثل دنبه و پیه و امثال آنها. (فرهنگ نظام). چربش. چربو. انواع روغن. دُهن. دنبه و پیه و هرچه از آن قبیل است :
ترا چربی مرا شیرینیی هست
کز آن چربی بشیرینی توان رست.نظامی.
- چربی از پهلوی شیر نخاستن؛ کنایه از عدم اقتدار بر صید کردن و کشتن شیر بود. (آنندراج) :
زبون تر ز من صیدی آور بزیر
که چربی نخیزد ز پهلوی شیر.نظامی.
- چربی از مغز کار انگیختن؛ کنایه از تمتع. (آنندراج) :
همان چربگو مرد شیرین گذار
چنین چربی انگیخت از مغز کار.نظامی.
-امثال: چربی از سنگ برنمی آید؛ نظیر چربو از پولاد نیاید، روغن از ترب برنیاید. (امثال و حکم دهخدا).
|| سخنان چرب و دلفریب. (حاشیهء برهان قاطع چ معین) :
بشیرین چند چربیها فرستاد
بروغن نرم کرد آهن ز پولاد.نظامی.
|| زیادتی. فزونی. برتری از حیث وزن. سنگین تری وزنهء ترازو از وزن مقرر و معلوم. مقابل خشکی و کمی :
ترازوی چربش فروشان برنگ
بود چرب و چربی ندارد بسنگ.نظامی.
|| نوعی طعم که بذائقه احساس توان کرد. طعمی از طعم های نه گانه. || صداقت و راستی. || سهولت و راحت و آرامی. || کامیابی و بهره مندی و فیروزمندی.(3) || دلاوری. (ناظم الاطباء). رجوع به چربش و چربو و چربه شود.
(1) - از چرب + ی (نسبت)، پهلوی ciarpish. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
(2) - مرحوم وحید در معنی لغت «چربی» درین بیت نظامی، چنین نوشته است: «درینجا بمعنی بزرگی و چربیدن بر اقرانست، یعنی جهاندار کسی است که برای تحصیل چربی بر اقران و بزرگان از کیسهء زر بند را ببرد و محتاجان را غنی سازد...» (اقبالنامهء نظامی چ وحید حاشیهء ص 155). ولی ظاهراً همان معنی ملایمت و نرمی در اینجا مناسبتر و صحیح تر است، و مقصود شاعر (با توجه به شعر قبل) اینست که: جهان بکام کسی است که به لطف و ملایمت و بدون درشتی و خشونت بند از کیسه بگشاید و فقیر و محتاجی چند را دستگیری نماید.
(3) - ظاهراً درین شعر نظامی: «ز کیسه بچربی برد بند را... الخ»، که در معنی اول شاهد آورده شد، این معانی هم مناسبت دارد.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.