ابوسعد
[اَ سَ] (اِخ) عبدالکریم بن ابی بکر محمد بن ابی المظفر المنصوربن محمد بن عبدالجبار مروزی. مشهور به سمعانی و بعضی کنیت او را ابوسعید گفته اند. عزالدین ابی الحسن علی بن الاثیر الجزری در اوّل کتاب مختصر انساب ذکر او آورده و گوید:
ابوسعد واسطه العقد و دیدهء روشن و دستِ کاری خاندان سمعانی است. و ریاست این دوده بدو منتهی و سیادت ایشان بوی کمال یافت. او بشرق و غرب و شمال و جنوب بلاد بطلب علم و حدیث راهها پیمود و علماء بسیاری بدید و مُجالس گشت و از آنان فرا گرفت و روایت کرد. و بافعال جمیلهء ایشان اقتدا و به آثارشان اقتفا جست و شمارهء شیوخ او به بیش از چهارهزار تن رسید. او را تصانیف نیکوی پرسود است از جمله کتاب تذییل تاریخ حافظ ابوبکر خطیب و این ذیل پانزده مجلد است و کتاب تاریخ مرو و آن بیش از بیست مجلّد است و کتاب الانساب در هشت مجلد و این کتاب را عزالدین بن اثیر جزری در سه جلد مختصر کرده است و کتاب انسابی که بدست مردمان است همین مختصر است و اصل او کم یاب و قلیل الوجود است. و خود ابوسعد آنجا که در کتاب الانساب شرح حال پدر خویش آرد، گوید: پدرم به سال 497 ه . ق. بزیارت خانه شد و به بغداد بازگشت و از جماعتی از مشایخ آنجا استماع حدیث کرد و خود در مدرسه نظامیّه مجلس گفت و بر او قرائت احادیث کرده اند و کتبی بدست کرد و اقامت وی به بغداد در این شغلها دیر کشید سپس به اصفهان شد و در آنجا از جماعتی کثیره روایت شنید و پس به خراسان بازگشت و تا سال 509 ه . ق. به مرو مقیم ماند و باز به نیشابور رفت و مرا با برادرم همراه برد و هرسه در آنجا از ابی بکر عبدالغفاربن محمد شیرازی و دیگر مشایخ اخذ حدیث کردیم. آنگاه به مرو رجعت کرد و بدآنجا در جوانی به چهل وسه سالگی بدرود حیات گفت - انتهی.
ولادت ابوسعد بروز دوشنبهء بیست ویک شعبان سال 506 ه . ق. به مرو و وفات او هم بدانجا بشب غرهء ربیع الاول 562 ه . ق. بود.
ابوسعد واسطه العقد و دیدهء روشن و دستِ کاری خاندان سمعانی است. و ریاست این دوده بدو منتهی و سیادت ایشان بوی کمال یافت. او بشرق و غرب و شمال و جنوب بلاد بطلب علم و حدیث راهها پیمود و علماء بسیاری بدید و مُجالس گشت و از آنان فرا گرفت و روایت کرد. و بافعال جمیلهء ایشان اقتدا و به آثارشان اقتفا جست و شمارهء شیوخ او به بیش از چهارهزار تن رسید. او را تصانیف نیکوی پرسود است از جمله کتاب تذییل تاریخ حافظ ابوبکر خطیب و این ذیل پانزده مجلد است و کتاب تاریخ مرو و آن بیش از بیست مجلّد است و کتاب الانساب در هشت مجلد و این کتاب را عزالدین بن اثیر جزری در سه جلد مختصر کرده است و کتاب انسابی که بدست مردمان است همین مختصر است و اصل او کم یاب و قلیل الوجود است. و خود ابوسعد آنجا که در کتاب الانساب شرح حال پدر خویش آرد، گوید: پدرم به سال 497 ه . ق. بزیارت خانه شد و به بغداد بازگشت و از جماعتی از مشایخ آنجا استماع حدیث کرد و خود در مدرسه نظامیّه مجلس گفت و بر او قرائت احادیث کرده اند و کتبی بدست کرد و اقامت وی به بغداد در این شغلها دیر کشید سپس به اصفهان شد و در آنجا از جماعتی کثیره روایت شنید و پس به خراسان بازگشت و تا سال 509 ه . ق. به مرو مقیم ماند و باز به نیشابور رفت و مرا با برادرم همراه برد و هرسه در آنجا از ابی بکر عبدالغفاربن محمد شیرازی و دیگر مشایخ اخذ حدیث کردیم. آنگاه به مرو رجعت کرد و بدآنجا در جوانی به چهل وسه سالگی بدرود حیات گفت - انتهی.
ولادت ابوسعد بروز دوشنبهء بیست ویک شعبان سال 506 ه . ق. به مرو و وفات او هم بدانجا بشب غرهء ربیع الاول 562 ه . ق. بود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
