جهیز

معنی جهیز
[جَ] (ع ص) موت جهیز؛ مرگِ شتاب. || فرس جهیز؛ اسب سبک رو و سخت رونده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اسب زودرو. (مهذب الاسماء). || (اِ) جهیزیه. جهاز عروس. رخت زن. ساختگی اسباب و رخت برای دختر و مرده. (غیاث) :
گفت کابین و ملک و رخت و جهیز
همه پاکت حلال کردم خیز.سعدی.
-امثال: عروس بی جهیز : خوشتر بود عروس نکوروی بی جهیز ور دوست دست میدهدت هیچ گو مباش.
سعدی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.