جهم
[جَ] (ع مص) روی ترش کردن. (تاج المصادر). ترش رویی کردن. (منتهی الارب). روبرو شدن با کسی با رویی ترش و عبوس. (اقرب الموارد). ناخوش آمدن. (المصادر زوزنی). || (ص) روی ترش و زشت. (منتهی الارب). گویند هو جهم الوجه. (منتهی الارب). رجوع به جَهِم شود. || عاجز ضعیف. (منتهی الارب). || (اِ) شیر. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). ج، اجهام. (مهذب الاسماء). شیر درنده. (آنندراج). و این از اضداد است.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.