جهش

معنی جهش
[جَ] (ع مص) زاریدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || آمادهء گریستن شدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آغاز کردن به گریستن. (تاج المصادر بیهقی). || آمدن: جهش الی القوم؛ اتاهم. || آماده و مهیا شدن. (ذیل اقرب الموارد): جهش للشوق و الحزن؛ تهیأ. (ذیل اقرب از لسان).
اشتراک‌گذاری
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.