جوی

معنی جوی
[جَ وا] (ع اِ) آب بوگرفته و گَنده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || سوزش اندوه. (منتهی الارب). سوزش و شدت اندوه از عشق یا حزن. سوزش دل از عشق و محبت. (آنندراج). || طول مرض. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). درازی مرض. (آنندراج). || بیماری سل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || نوعی از بیماری سینه. (منتهی الارب). درد سینه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). دردی است در سینه. (آنندراج).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.