جون
[جَ وَ] (اِ) چوبی باشد که در زیر آن غلطکها نصب کنند و بر گردن گاو بندند و بر بالای غله ای که از کاه جدا نشده باشد بگردانند تا غله از کاه جدا شود. (برهان)(1). || یواشن. منسفه، آن پنجه ایست که بدان خرمن باد دهند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
(1) - اکنون در اصفهان آنرا cum گویند. (فرهنگ نظام). در اراک (سلطان آباد) con، و عمل خرمن کوبی را چن کردن گویند. (مکی نژاد) (حاشیهء برهان چ معین). در قم و اطراف چون گفته میشود.
(1) - اکنون در اصفهان آنرا cum گویند. (فرهنگ نظام). در اراک (سلطان آباد) con، و عمل خرمن کوبی را چن کردن گویند. (مکی نژاد) (حاشیهء برهان چ معین). در قم و اطراف چون گفته میشود.