جوله

معنی جوله
[جَ لَ] (ع مص) گرد برآمدن. جول. جؤل. جَوَلان. جیلان. (منتهی الارب). رجوع به این کلمات شود. || از هم جدا شدن پستر حمله کردن. (منتهی الارب) : جال القوم جوله؛ از هم جدا شدند، پستر حمله کردند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || قطع کردن و بریدن مسافت اطراف و جوانب میدان. (اقرب الموارد): للحق دوله و للباطل جوله. || بالا برآمدن خاک. (منتهی الارب). || برگزیدن. (منتهی الارب): جال الشی ء منه؛ برگزید آنرا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || برگردانیدن. (منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.