جور
(اِخ) معرب گور، شهری بپارس. (انساب سمعانی). گل جوری بدان منسوب است. (اقرب الموارد). شهری است از مضافات فیروزآباد و گل جوری بدان منسوب است. (منتهی الارب). و این جور شهری است اندر پارس که خرمتر از آن نیست با اسپرغمها و میوه ها و درختها و آبهای روان و این گلاب پارسی از جور آورند، اردشیر را آرزو بود که نشست خویش به جور کند و گروهی گویند آنجا شهر نبود و این شهر خود اردشیر بنا کرد. (ترجمهء طبری بلعمی).