جودی

معنی جودی
[دی ی] (اِخ) کوهی است بجزیره که سفینهء نوح بر آن ایستاد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). نام کوهی بجزیرهء ابن عمرو، گویند کشتی نوح بدان قرار گرفت. (ابن بطوطه). نام کوهی بموصل که کشتی نوح بر آن قرار گرفت. (ترجمان علامه ترتیب عادل) (آنندراج) (غیاث اللغات) : و استوت علی الجودی(1).
غباری است از خاک حلم تو جودی
بخاری است از آب جود تو جیحون.
سوزنی.
عمان و محیط و نیل و جیحون
جودی و حری و قاف و شهلان.خاقانی.
کشتی سلجوقیان بر جودی عدل ایستاد
تا صواعق بار طوفانش ز خنجر ساختند.
خاقانی.
چون نوبت نبوت او در عرب زدند
از جودی و احد صلوات آمدش صدا.
خاقانی.
از اندودن مشک و ماورد و عود
بجودی شده موج طوفان جود.نظامی.
تیغ هندی و درع داودی
کشتی جود راند بر جودی.نظامی.
(1) - قرآن 11/44.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.