جوجو

معنی جوجو
[جَ جَ / جُو جُو] (ق مرکب) کنایه از پاره پاره و ریزه ریزه و ذره ذره. (برهان) :
خورشید رخشان است می زآن زرد لرزان است می
جوجو همه جان است می فعلش بخروار آمده.
خاقانی.
کشم هر لحظه جوری نونو از تو
بیک جو بر تو ای من جوجو از تو.نظامی.
|| اندک اندک. (حاشیهء برهان چ معین) : لایق قدر بزرگوار پادشاه نباشد دست همت بمال چو من گدا آلوده کردن که جوجو بگدایی فراهم آورده ام. (گلستان).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.