جلو

معنی جلو
[جِ لَ] (ترکی، ق) پیش. قبل. قدام. (ناظم الاطباء). || روبروی. مقابل. || پیشگاه. (ناظم الاطباء). (ناظم الاطباء). رجوع به جَلَو شود.
-از جلو کسی درآمدن؛ خدمت و احسان بکسی کردن. (فرهنگ نظام).
- || خوب بحساب کسی رسیدن.
- جلو انداختن؛ پیش انداختن. (ناظم الاطباء).
- جلو چادر؛ پیشگاه خیمه. (ناظم الاطباء).
- جلودار؛ نوکری که عنان اسب و غیره را گرفته و مقدم بر آن میرود.
- جلو کسی رفتن؛ پیش باز کردن کسی را. (ناظم الاطباء).
- || حمله کردن بر کسی. (ناظم الاطباء).
- جلو گرفتن، جلوگیری کردن؛ مانع شدن از پیش آمدن چیزی یا کسی. (فرهنگ نظام).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.