جلد
[جَ لَ] (ع ص، اِ) گوسپند و بز که بچه اش وقت زادن بمیرد. (از آنندراج). || شتران بزرگ. شتران کلان که خرد در آنها نباشد. || ماده شتران بی بچه و بی شیر. || پوست شترکره که به چیزی آکنده یا شترکرهء دیگر را پوشانیده باشند تا ناقه به خیال بچهء خود مهربان شده شیر دهد. (از یادداشت های دهخدا). پوست بچه شتر که پُر کاه کنند تا ناقه بچهء خود تصوّر کرده بدان آرام گیرد و شیر دهد. (از آنندراج). || زمین هموار و سخت به غیر سنگ. زمین سخت. || بزرگ. || کوچک. || نره. || خرج. (از یادداشت های دهخدا). || (مص) پشک زده گردیدن زمین. || سخت شدن. || چابک و چالاک گردیدن. چُست شدن. || (اِمص) درشتی. || توانایی. (منتهی الارب).