جز

معنی جز
[جِ] (اِ) دنبهء برشته شده باشد که بر روی آش آرد ریزند. (برهان) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر) (فرهنگ نظام) (آنندراج). جَزدَر. جِزدَر. جِزِغ. (برهان). جُزغاله و جِزغاله در لهجهء خراسان. رجوع به این کلمات شود. || درد جای زخم یا سوخته. (فرهنگ نظام). || کنایه از آزار دادن مردم. (لغت محلی شوشتر نسخهء خطی): فلان فلان را جزید؛ او را سوخت و آزار داد. || کوله خاس. (یادداشت مؤلف). رجوع به کوله خاس شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.