جرم
[جَ رَ] (ع مص) خوردن گرفتن جرام خرما را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (اِ) خطا و گناه. (از اقرب الموارد).
-لاجرم؛ لابد و لامحاله و هرآینه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و فراء گوید: این کلمه در اصل به معنای لابد و لامحاله بود و بر اثر رواج و کثرت استعمال به معنی قسم تغییر معنی یافت تا آنکه بمنزلهء کلمه «حقّا» درآمد و به همین جهت جواب آن بلام مفتوح مصدر گردد. چنانکه گویند: «لاجرم لافعلن کذا» و «لاجرم لاتینک»؛ ای حقا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و در آن لغاتی است: لاذاجرم، لا اَنْ ذاجرم، لا عن ذاجرم و لاجَرم، لاجَرُم، لاجَرِم، لاجُرم. (منتهی الارب). در فارسی به معنی ناگریز و ناچار و لاعلاج استعمال میشود : لاجرم حقهای آن پیر مشفق نگاه داریم در فرزندان وی که پیش مااند. (تاریخ بیهقی).
-لاجرم؛ لابد و لامحاله و هرآینه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و فراء گوید: این کلمه در اصل به معنای لابد و لامحاله بود و بر اثر رواج و کثرت استعمال به معنی قسم تغییر معنی یافت تا آنکه بمنزلهء کلمه «حقّا» درآمد و به همین جهت جواب آن بلام مفتوح مصدر گردد. چنانکه گویند: «لاجرم لافعلن کذا» و «لاجرم لاتینک»؛ ای حقا. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و در آن لغاتی است: لاذاجرم، لا اَنْ ذاجرم، لا عن ذاجرم و لاجَرم، لاجَرُم، لاجَرِم، لاجُرم. (منتهی الارب). در فارسی به معنی ناگریز و ناچار و لاعلاج استعمال میشود : لاجرم حقهای آن پیر مشفق نگاه داریم در فرزندان وی که پیش مااند. (تاریخ بیهقی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
