جرم
[جَ] (معرب، ص) معرب گرم است. (منتهی الارب) (آنندراج). || زمین سخت گرم. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). یقال: بلاد «جرم و صرد»؛ ای «حر و برد». (از اقرب الموارد). نقیض صرد. هر دو کلمه دخیل اند به معنی گرم و سرد. (از المعرب جوالیقی ص96). || (اِ) نوعی از زورقهای یمنی. (منتهی الارب). زورق در لغت اهل یمن. (از اقرب الموارد). ج، جُروم. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).