آرای
(نف مرخم) مانند آرا در اسماء مرکبه به معنی آراینده آید و کلمهء مرکّبه معنی وصفی دهد، چون: انجمن آرای، بت آرای، بزم آرای، پیکرآرای، جهان آرای، چمن آرای، خاطرآرای، خودآرای، دست آرای، دل آرای، رزم آرای، سخن آرای، شهرآرای، صدرآرای، صف آرای، عالم آرای، عروس آرای، کشورآرای، گیتی آرای، لشکرآرای، مجلس آرای، معرکه آرای، ملک آرای، ملکت آرای، نخل آرای (نخلبند)، هنگامه آرای. || (اِمص) در شهرآرای گاهی معنی اسمی دارد یعنی آذین بندی شهر. رجوع به شهرآرای شود.