جر
[جَرر] (اِخ) موضعی است به احد و در آنجا غزوهء احد میان پیغمبر اکرم(ص) و قریش روی داد. عبدالله بن زبعری گوید :
ابلغا حسان عنی مألکاً
فقریض الشعر یشفی ذا الغلل
کم تری بالجر من جمجمه
و اکف قد اترّت و رجل.
و ابیات زیر را حجاج بن علاط سلمی در مدح علی بن ابیطالب (ع) در خصوص قتل طلحه بن ابی طلحه علمدار مشرکان در جنگ احد سروده است :
لله ایّْ مذبب عن حرمه
اعنی ابن فاطمه المعم المخولا
سبقت یداک له بعاجل طعنه
ترکت طلیحه للجبین مجدلا
و شددت شده باسل فکشفتهم
بالجر اذ یهوون اخول اخولا.
(از معجم البلدان).
ابلغا حسان عنی مألکاً
فقریض الشعر یشفی ذا الغلل
کم تری بالجر من جمجمه
و اکف قد اترّت و رجل.
و ابیات زیر را حجاج بن علاط سلمی در مدح علی بن ابیطالب (ع) در خصوص قتل طلحه بن ابی طلحه علمدار مشرکان در جنگ احد سروده است :
لله ایّْ مذبب عن حرمه
اعنی ابن فاطمه المعم المخولا
سبقت یداک له بعاجل طعنه
ترکت طلیحه للجبین مجدلا
و شددت شده باسل فکشفتهم
بالجر اذ یهوون اخول اخولا.
(از معجم البلدان).