جذل
[جَ ذَ] (ع مص) شادمان شدن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). شادی. شادمانی. (یادداشت مؤلف) :
هر چند بر جذل صنما دست دست تست
با من رهی بساز بجای جدل جذل.سوزنی.
هر چند بر جذل صنما دست دست تست
با من رهی بساز بجای جدل جذل.سوزنی.