جذام

معنی جذام
[جُ] (اِخ) قبیله ای است از معد در کوههای حسمی. (منتهی الارب). قبیله ای است از یمن. (لباب الانساب). مؤلف صبح الاعشی آرد: جذام طائفه هشتم از قبیلهء بنی کهلان است. آنان بنا بگفتهء ابوعبید بنوجذام بن عدی بن حارث بن مره بن اددبن زیدبن یشجب بن عریب بن زیدبن کهلان اند ولی صاحب حماه در تاریخ خود آنان را از فرزندان عمروبن سبأ یاد کرده است. جوهری گوید: علماء انساب مضر آنان را از طائفهء مضر یعنی از طائفهء عدنانیه میدانند و گویند آنان بیمن رفتند و در آنجا سکونت گزیدند و گمان رفت که اهل یمن اند و برای اثبات این مطلب بگفتهء کمیت دربارهء انتقال آنان بیمن و انتساب به اهل یمن استشهاد کرده است :
نعاءِ جذاماًغیرموت ولاقتل
و لکن فراقاً للدعائم ولاصل
و حمدانی نیز به ابیات زیر که از جناده بن خشرم جذامی است بر این معنی استشهاد کرده است:
و ماقحطان لی بأب و امّ
و لاتصطادنی شبه الضلال
و لیس الیهم نسبی ولکن
معدیاً وجدت أبی وخالی.
و باز حمدانی گوید، گویند آنان از اولاد اعصربن مدین بن ابراهیم (ع) اند و بر این قول بروایت محمد بن سائب که گوید، وفد جذام بر رسول اکرم(ص) وارد شدند و حضرت به آنان فرمود، آفرین بر طایفهء شعیب و دامادهای موسی، استشهاد شده است. صاحب حماه گوید، اشراف و بزرگانی در میان آنان وجود داشته است. حمدانی گوید، و او اول کسی است از همراهان عمروبن عاص در فتح مصر که در آنجا سکونت کرد، در مصر ولایتهائی به وی به اقطاع و تیول داده شد که قسمتی از آنها تا کنون بدست فرزندان آنها است. جذام را دو پسر بنام «هماحِشم» و «حَرام» بود که طائفهء بنوعتیب بن اسلم بن مالک بن شنوئه بن تدیل بن حشم بن جذام از اولاد همین حشم اند. ابوعبید گوید، این قوم در این ایام خود را به بنی شیبان منسوب می دارند و نسبت را چنین گویند: عتیب بن عوف بن شیبان. همو گوید، حفرهء عتیب را ببصره به ایشان منسوب می دارند. جوهری گوید، یکی از ملوک به آنان حمله برد و مردان آنها را به اسارت گرفت، آنان میگفتند چون فرزندان ما بزرگ شوند ما را رها میسازند و لکن همواره در اسارت بودند تا بهلاکت رسیدند و همین منشأ ضرب المثل «اودی عتیب» در عرب شد. و بیت زیر نیز در این مورد آمده است:
ترجّیها و قد وقعت بقر
کما ترجوأ صاغرها عتیب.
باری هم اکنون جذام بطون فراوانی در اقطار جهان دارد و برخی از آنان در شرق مصرند و اینان از طائفهء بنو زیدبن حرام بن جذام و از طائفهء بنومحرمه بن زیدبن حرام بن جذام میباشند و بنوسوید و بعجه و بردعه و رفاعه و ناثل از بنوزیدبن حرام بن جذام میباشند و هلباسوید از اولاد سوید باشند و آنان بنوهلبابن سویدبن زیدبن حرام بن جذام اند که عطویون و جابریون و غتاوره و حمدان و رومان و صمران و اسود و حمیدیون از آن طائفه اند. و از حمیدیون، اولاد راشداند و براجسه و اولاد یبرین و جراشنه و کعوک و اولاد غانم و آل حمود و الاخیوه و زرقان و اساوره و حماریون هم از بنوراشد می باشند. و نیز حراقیص و خنافیس و اولاد غالی و اولاد جوال و آل زید، همه از بنوراشد هستند. و اولاد نجیب و بنوفضیل از نجابیه اند. و بنی ولیدبن سوید از اولاد هلباسویداند که حیادره یعنی بنوحیدره بن یعرب بن حبیب بن ولیدبن سوید از آن طائفه اند. حمدانی گوید، اینان طایفهء بزرگی باشند که بنوعماره بن ولید از آنان هستند. و حبیون نیز از ایشانند و حبیون بنوحبه بن راشدبن ولیداند. و طریف بن بکتوت ملقب بزین الدوله از فرزندان ولیدبن سویداست. وی از بزرگان عرب است که در ایام قحطی دوازده هزارتن هر روز در مهمانخانهء او غذا میخوردند و بعضی از فرزندان وی با بوق و علم امارت کردند و اولاد هوبریه و ردالیین و حلیفیین و حضینین و ربیعیین که همه از بزرگان و اشراف بشمارند، از هم سوگندان آنان هستند. و حمدانی گوید: آنان را نسبتی به قریش باشد که به عبد مناف بن قصی منتهی میشود. و این طوائف از هلبا سوید مشتق میشوند: هلبامالک، که آنان بنی مالک بن سویداند و بنوعبید از طائفهء هلبامالک اند و حسنیون از طائفه بنوعبید مذکوراند و غوارنه و بنواسیر نیز از این طایفه اند. و لبیدیون و بکریون و عقیلیون نیز از طائفهء هلبامالک اند. و بنوردینی هم از این طائفه اند. و هلبابعجه و منظور وردا ناثل از اولاد بعجه اند و مفرج بن سالم از فرزندان هلبابعجه است که معزایبک او را با بوق و علم امارت داد و پس از او پسرش حسّان جانشین او شد. و اولاد هریم و جوشن بن منظور از طائفهء هلبابعجه اند که شخص اخیر در کرم و شجاعت ضرب المثل است. و از اولاد ناثل: یکی مهنابن علوان بن علی بن زبیربن حبیب بن ناثل است که مردی کریم و با سخاوت بود. در ایام زمستان مهمانانی بر او وارد شدند و هیزم نداشت که طعامی طبخ کند و برای طبخ طعام با لباسهای گرانقیمت آتشی افروخت و طعام تهیه کرد. حمدانی گوید، از جذام پنج تن سعد نام هست که با مصریها اختلاط پیدا کردند. آنان عبارتند از سعدبن ایاس بن حرام بن جذام، سعدبن مالک بن افصی بن سعدبن ایاس بن حرام بن جذام، که بیشتر سعدیین بدو نسبت کنند. و سعدبن مالک بن حرام بن جذام. و سعدبن سامه بن عنبس بن غطفان بن سعدبن مالک بن حرام بن جذام و عشیره های بسیاری از این طایفه اند که از آن جمله اند بنوفضل و سلاحمه و برشاس و جوشن و عدلان و فزاره. و بیشتر آنان از مشایخ بلاد و نگهبانان هستند و مزارع و مآکل بسیار دارند و فساد و تباهی آنان نیز فراوان است. شاور وزیر العاضد فاطمی از این طائفه است. علاوه بر این ابن خلکان گوید، او از طائفه سعد است که نبی اکرم (ص) از آنها شیر خورد. و بنوشاکربن راشد و اولاد عجار از بنومحرمه اند و اینان رهبری حاجیان را از زمان سلطان صلاح الدین ببعد بعهده داشته اند. و از طوائف جذام در قسمت شرق، طائفهء عائد و بنو حرام اند. و طوائف حضینین و رداله و احامده و حمارنه که بنوحمران باشد نیز از طوائف جذام اند ... و در بلاد شام از اولاد جذام، بنوصخر در کرک و بنومهدی در بلقاء و بنوعقبه و بنوزهیر در شوبک و بنو سعید در صرخد و حوران سکونت دارند و نیز از اولاد جذام طوائفی در سرزمین غور و گروهی در سرزمین بربرها از بلاد سودان سکونت دارند. (از صبح الاعشی ج1 صص 331 - 334). و زرکلی آرد: بطنی است از کهلان از طائفهء قحطانیه. طائفهء جذامیون اولین کسانی هستند از اعراب که هنگام فتح مصر همراه عمروعاص بودند و در مصر سکونت گزیدند. ابن خلدون گوید، باقیماندهء آنان در این عصر [ اواخر قرن هشتم هجری ]دو شعبه اند اول بنام «بنوعائد» که در محلی بین بلییس از اعمال مصر تا عقبه ایله [ خلیج عقبه ]تا نزدیکی کرک سکونت دارند. و دوم بنام «بنوعقبه» که در نواحی از کرک تا ازلم از بیابان حجاز سکونت دارند. یعقوبی گوید، تلبیه آنان در زمان جاهلیت بهنگام حج گزاردن، «لبیک عن جذام، ذوالنهی و الاحلام» بود. ابن حزم گوید، غطفان و افصی دوبطن بزرگ اند که بیت جذام در آن دو قرار دارد ولی این غطفان غیر از غطفان بن عدنان است. سرزمین جذامیون در اندلس نواحی شزونه و الجزیره و تدمیر و اشبیلیه است. (از الاعلام زرکلی چ جدید ج2 ص105).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.