جدیر

معنی جدیر
[جَ] (ع ص) سزاوار. (منتهی الارب) (دهار) (ترجمان القرآن عادل). خلیق. (اقرب الموارد). لایق. سزاوار. (آنندراج) (غیاث اللغات). قمین. حری. حقیق. (از نصاب الصبیان). شایسته. زیبنده. برازنده. زیبای. برازا. درخور. ازدر. شایان. حجی. (یادداشت مؤلف). یقال: هو جدیر بکذا و لکذا؛ ای خلیق له. (اقرب الموارد) :
مقدار مرد و مرتبت مرد و جاه مرد
باشد چنانکه در خور او باشد و جدیر.
منوچهری.
پیر را گفتم از سر تحقیق
ای ترا ملک دین حقیق و جدیر.سنائی.
|| کوتاه. القصیر لانضمام شخصه. (از ذیل اقرب الموارد). || (اِ) چاردیواری. (منتهی الارب) (آنندراج). جایی که اطراف آن دیوار شده باشد. (از اقرب الموارد). ج، جدیرون و جُدَراء. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.