جدم
[جَ] (ع مص) بارآوردن خرمابن و خشک شدن آن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). میوه دار شدن و خشک شدن درخت خرما. (از شرح قاموس). جدمت النخله جدماً؛ اثمرت و یبست. (از اقرب الموارد). || بریدن چیزی. مانند جذل با ذال معجمه. (از اقرب الموارد).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.