جدم
[جَ دَ] (ع اِ) مرغی است سرخ منقار مانند گنجشک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پرنده ای است مثل گنجشکها که سرخ است منقارهای آنها. (شرح قاموس). جدمه یکی آن. (منتهی الارب). || جِ جدمه، یعنی مرد کوتاه. (از شرح قاموس) (آنندراج) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || نوعی خرما. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قسمی است از خرما. (شرح قاموس). || مردمان پست. (از لسان). الرذال من الناس. (ذیل اقرب الموارد، بنقل از لسان).