جدل
[جِ] (ع اِ) نرهء سخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ذکر سخت. (شرح قاموس). || استخوان میان کاواک دست و پا. [ قلم ] . (منتهی الارب). استخوان مغزدار دستها و پاها. (شرح قاموس). || اندام. (منتهی الارب). هر استخوانی است که تمام کرده شده است و شکسته و آمیخته نمیشود به او غیر او. (از شرح قاموس). ج، اجدال و جُدول. (منتهی الارب). قوی. درشت.