جدل

معنی جدل
[جَ] (ع مص) محکم تافتن رسن را. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از آنندراج). محکم تافتن. (تاج المصادر بیهقی). استوار کردن تابیدن چیزی را. (شرح قاموس). || قوی و پس رو مادر گردیدن بچه آهو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). قوی و سخت استخوان شدن. (از المنجد). توانا شدن بچه آهو و پی رو مادر گردیدن او. (از شرح قاموس). || بسته شدن و قوی گردیدن حب در سنبل. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (المنجد). افتادن دانه در خوشه. (از شرح قاموس). || بر زمین افکندن کسی را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). و قال الازهری: الکلام المعتمد طعنه فجد له و ثقل الدال. (لسان، از ذیل اقرب الموارد). || سخت شدن پیکار. (از شرح قاموس). || بهانه کردن. || (اِ) ذکر مرد. (ذیل اقرب الموارد). ذکر سخت. (شرح قاموس). نرهء سخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || استخوان میان کاواک دست و پا [ قلم ]. (منتهی الارب). || استخوان مغزدار دستها و پاها. (شرح قاموس). || اندام. (منتهی الارب). || استخوان گندهء محکم. ج، اجدال و جُدول. (منتهی الارب). کل عَظم موفّر کما هو لایکسر و لایخلط به غیره. (لسان العرب). هر عضو و هر استخوانی است که تمام کرده شده است که شکسته نمیشود و آمیخته نمیشود به او غیر او. (شرح قاموس). || قبر. (منتهی الارب). گور. قبر. (ناظم الاطباء). || عضو. ج، جُدول. || صلب. (المنجد) (اقرب الموارد). یقال: شی ء جَدل؛ ای صلب. (اقرب الموارد). و رجوع به جِدل شود. || لغت است از جدول به معنی سخت و درشت گردیدن. (از منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.