جاهد
[هِ] (ع ص) آرزومند طعام و جز آن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آرزوی طعام کننده. کوشنده. (از اقرب الموارد) (آنندراج). ساعی (سعی کننده). کوشش نماینده. دارای جد و جهد. رنج بر. (ناظم الاطباء). کوشا.
- جهد جاهد؛ برای مبالغه است مانند شعر شاعر و لیل لائل. یعنی کوشش بسیار. (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از منتهی الارب).
- جهد جاهد؛ برای مبالغه است مانند شعر شاعر و لیل لائل. یعنی کوشش بسیار. (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از منتهی الارب).