جالب
[لِ] (ع ص) از جلب. بسوی خود کشنده چیزی را. (آنندراج). کشنده و جلب کننده. از جائی به جائی. کشنده. در تداول فارسی امروز جالب توجه و گاه بمعنی موضوع خوش آیند و مرادف «انترسان» بکار رود. || غوغاکننده. آوازدهنده. || آنکه ارزاق را به سوی شهرها حمل و نقل میکند : الجالب مرزوق والمحتکر ملعون. || فراهم آورندهء جماعت. || (اِ) بانگ بر اسب وقت دوانیدن. (ناظم الاطباء). || (ص) جرح جالب؛ جراحت به شده. ج، جوالب و جُلَّب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).