جادوخیز
(نف مرکب) کسی یا چیزی که جادو را برانگیزد. جادوگر :
آهوی تاتار را سازد اسیر
چشم جادوخیز و عنبرموی تو.خاقانی.
رجوع به جادو شود.
آهوی تاتار را سازد اسیر
چشم جادوخیز و عنبرموی تو.خاقانی.
رجوع به جادو شود.