مصقله

معنی مصقله
[مِ قَ لَ] (ع اِ) مصقله. مصقل. آلتی که بدان بزدایند. آنچه بدان روشن کنند آینه یا جامه یا شمشیر و یا کاغذ را. سنگ سو. سوهان. مهره. مهرهء گازر. (یادداشت مؤلف). آنکه بدان آهن روشن کنند. (مهذب الاسماء) :
به یادکردش بتوان زدود از دل غم
به مصقله بتوان برد زآینه زنگار.فرخی.
مصقله ست این علم و زنگ جهل را
چیز نَزْداید مگر این مصقله.ناصرخسرو.
- مصقله کردن؛ پاک و صافی کردن. به صیقل زدن. زنگ زدودن :
جان دوم را که ندانند خلق
مصقله ای کرد و به جانان سپرد.رودکی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.