جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محسن: (تعداد کل: 28)
محسن
[مُ سِ] (اِخ) ابن موسی الکاظم (ع) فرزند امام هفتم شیعیان و او به فراهان مدفون است و به زاهد محسن مشهور می باشد. (از تاریخ گزیده ص 204).
محسن
[مُ حَسْ سِ] (اِخ) الحاکم ابوسعد محسن بن محمد بن کرامه چِشُمی بیهقی. ولادت او در رمضان 413 ه . ق. در قریهء چِشُم (از قراء بیهق) بود و در سوم رجب 494 ه . ق. در مکهء مکرمه وفات یافت. دربارهء نشو و نمای محسن در خراسان اطلاعات دقیقی...
محسن
[مُ سِ] (اِخ) پسر حاج میرزا علیخان امین الدوله صدراعظم مظفرالدین شاه قاجار. در 1293 ه . ق. متولد شد. وی به القاب منشی حضور، معین الملک و امین الدوله ملقب گشت. در سال 1316 ه . ق. که علیخان امین الدوله صدراعظم بود محسن خان وزیر گمرک و وزیر...
محسن
[مُ سِ] (اِخ) حاج میرزا محسن خان بن عبداللطیف طسوجی مترجم متن منثور الف الیله ولیله (هزار و یک شب) از عربی به فارسی است. چون خواهر میرزا محسن خان به حبالهء نکاح ظل السلطان پسر بزرگ ناصرالدین شاه درآمد به این مناسبت در دستگاه ظل السلطان وارد خدمت شد...
محسن
[مُ سِ] (اِخ) (سیدمحسن محلاتی) صدر الاشراف. متولد 1288 ه . ق. فرزند سید حسین فخرالذاکرین از روضه خوانان محلات بود. وی ابتدا از طلاب مدرسهء حاج ابوالحسن معمار اصفهانی (صنیع الملک) بود و بعد خود را به دربار نزدیک گردانید و معلم یکی از پسران ناصرالدین شاه شد و...
محسن
[مُ سِ] (اِخ) قزوینی. در مجمع الفصحاء، محسن فراهی آمده است و او را از مداحان و شعرای آل ناصر خوانده است. (ج1 ص511). عوفی دربارهء او می نویسد: از محسنان عالم نظم و ناظمان مسلک فضل بود. و این رباعی را در وصف شراب گفته است:
آتش دیدی که باشدش...
آتش دیدی که باشدش...
محسن
[مُ سِ] (اِخ) قیصری (متوفی در 755 ه . ق.) او راست: منظومهء فرائض. (قاموس الاعلام ترکی).
محسن
[مُ سِ] (اِخ) (میرزا...) متولد 21 ذیحجه 1288 ه . ق. در تهران. و از رجال دورهء مشروطه بود و داماد سید عبدالله بهبهانی. پس از کشته شدن بهبهانی اغلب مرجوعات مردم با او بود. میرزا محسن در دورهء اول مجلس از جانب طلاب تهران به عنوان وکیل به مجلس...