جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حسین: (تعداد کل: 333)

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ولیدبن نصر معروف به ابن عریف و مکنی به ابوالقاسم نحوی شاعر. از وطن به مشرق آمد و به مصر سکنی گزید و بر ابن رشیق تلمذ کرد پس به اندلس بازگشت و در 390 ه . ق. /1000 م. در طلیطه درگذشت. او راست: شرح...

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن هداب بن محمد بن ثابت دیری نوری منسوب به یکی از قرای حلهء سیفیه است و در 12 رجب 562 ه . ق. درگذشت. نحوی، لغوی، قاری، شاعر بود و شعر وی در معجم الادباء چ مارگلیوث ج4 ص102 آمده است.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن هارون بن جعفر. رجوع به حسین ضبی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن هبه الله. رجوع به حسین سوائی و حسین دهن الحضا شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن هشام معدل ابوعلی. درگذشتهء بعد از 280 ه . ق. محدث اصفهانی است. (ذکر اخبار اصبهان ج1 ص279).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یاسین بن محمد. رجوع به حسین کاتب شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یحیی بن ابراهیم بن یحیی. رجوع به حسن دیلمی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یحیی بن عیاش قطان مکنی به ابوعبدالله. رجوع به قطان شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یحیی متوی مکنی به ابوعبدالله است. رجوع به متوی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یحیی بخاری مکنی به ابوعلی زندویستی. او راست: «متحیرلاالفاظ» و «روضه العلماء».

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یزید دینوری بستانبان. محدث اصفهانی است. (ذکر اخبار اصبهان ج1 ص279).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن یوسف بن محمد بغدادی. رجوع به حسین دجیلی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابوالرکب. رجوع به حسین بن قاضی عسکر شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.