جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن بن علی (ع). وی یکی از ده پسر امام حسن (ع) است. (مجمل التواریخ و القصص ص 455).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن بن علی بن عتاس. محدث است. (تاج العروس) (منتهی الارب).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن جعفر صادق بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب هاشمی مدنی. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) آورده و صاحب تکملهء امل الاَمل گوید: چون مردی پارسا بود ابوبصیر گمان کرد که پس از امام صادق پسر وی اسماعیل امام خواهد...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن بن علی غازی بیهقی مکنی به ابوالقاسم و ملقب به شمس الائمه. بیهقی در کتاب الوشاح آرد که این اسماعیل به شمس بیهقی معروف است. وی فنون آداب را جامع و مفاتیح حکمت و فصل الخطاب را حائز بود. بمرو اقامت گزید و در آنجا توطن...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن بن محمد بن محمود جرجانی. رجوع به اسماعیل جرجانی شود.
اسماعیل.
[ اِ ] (اِخ) ابن حسن بن محمد حسینی نقیب نیشابور مکنی به ابوالمعالی. شیخ منتجب الدین در الفهرست (که همراه جلد 25 بحارالانوار بچاپ رسیده) او را یاد کرده گوید: او راست کتابی در انساب طالبیان....

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن حسینی گرگانی. رجوع به اسماعیل جرجانی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حسن متطبب. اردبیلی در جامع الرواه گوید: در کتاب روضهء کافی روایتی از محمد بن یحیی از برادرش علاء از اسماعیل از ابی عبدالله آمده است و شرح حال وی در کتب رجال نیامده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 133).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن الحسین بن محمد بن الحسین بن احمدبن محمد بن عزیزبن الحسین بن ابی جعفر محمد الاطروش بن علی بن الحسین بن علی بن محمد الدیباج بن جعفر الصادق (ع) (عزیزالدین، ابوطالب) العلوی المروزی النسابه. یاقوت در معجم الادباء گوید: وی بحق عزیز دین باشد و نخستین کس...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حُقَیْبَه. همان است که بعنوان اسماعیل بن جفینه یاد شد و مشترک است میان اسماعیل بن عبدالرحمان و اسماعیل بن عبدالله.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حکم رافعی. از آل ابی رافع مولی رسول الله (ص) نجاشی در رجال خود وی را یاد کرده گوید کتابی دارد که اسماعیل بن محمد بن عبدالله از وی روایت کند. شیخ طوسی در فهرست نیز چنین آورده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 133).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حمادبن (امام اعظم) ابی حنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی بن ماه. قاضی بصره از جانب مأمون خلیفه متوفی بسال 212 ه . ق. او میگفت ما از ابناء فارسیم یعنی آزادگانی که هیچ گاه تن به بندگی نداده اند. او راست: الرّد علی القدریه و کتاب...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حمادبن ابی مغیره مکنی به ابی الیسع. محدث است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حماد الجوهری مکنی به ابونصر الفارابی. یاقوت گوید: وی خواهرزادهء ابواسحاق فارابی صاحب دیوان ادب است. جوهری در ذکاء و زیرکی و علم از اعاجیب زمان بود. اصل او از فاراب از بلاد ترک و امام در لغت و ادب است و خط او در جودت چنان...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن جَوزی.(1) علی بن منصور از وی روایت کند و او از ابوعبدالله صادق. و این روایت در باب ثواب تعزیت از کتاب کافی آمده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 132).
(1) - نسبت به جوز که نام مجموع حجاز است و نیز جبالی مر بنی صاهله را...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حیدر (شاه...). رجوع به اسماعیل صفوی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن حیدربن حمزه علوی عباسی. شیخ منتجب الدین در الفهرست خود گوید: ثقه است و عبدالرحمن نیشابوری از وی روایت کند. نسبت عباسی به ابی الفضل العباس بن علی است و حمزه پسر قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیداللهبن عباس بن علی بن ابی طالب...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن خطاب سلمی. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده. علامه در خلاصه الاقوال نیز روایتی از کشی در مدح او آورده که دلالت بر معاصرت او با امام رضا (ع) دارد و رجال نویسان متأخر در میان این دو قول بحثها کرده اند. برای...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن خلف بن سعیدبن عمران الانصاری المقری النحوی الاندلسی السرقسطی(1) الصقلی مکنی به ابوالطاهر. وی در علوم آداب امام و در فن قراآت متقن بود و او راست: کتاب العنوان فی القراآت و مردمان را در اشتغال بدین دانش اعتماد به این کتاب باشد و اختصار کتاب الحجه...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن خلیفه قاضی مکنی به ابوهانی کوفی. وی از موالی سعدبن عباده است. منصور قضاء اصفهان بدو داد و او در ولایت مهدی درگذشت. وی از اسماعیل بن ابی خالد و مجالد و ثوری و مبارک بن فضاله روایت دارد. و حسین بن حفص و عامربن ابراهیم و...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن خلیل. محدث است و از علی بن مسهر روایت دارد. (المصاحف چ لیدن ص 36).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.