جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله اعمش. شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده گوید: ابن ابی عمیر از وی روایت کند. رجال نویسان متأخر نیز او را یاد کرده اند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 138 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بجلی قمی. رجوع به اسماعیل بن سمکه شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله حارثی کوفی. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده گوید: از وی روایت شده است. (تنقیح المقال ج1 ص139).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله سمویه.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله صَلْعی(1). شیخ ورام در آغاز جزء دوم کتاب خود که پر است از اخبار غلاه، روایتی از اسماعیل مشتمل بر معجزی از علی (ع) نقل کرده است. رجوع به تنقیح المقال ج1 ص139 شود.
(1) - منسوب به صلعه النعام موضعی در دیار غطفان و موضعی دیگر...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله ضبی. رجوع به اسماعیل بن عبدالله بن محمد... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله غفاری اشجعی. عسقلانی در اصابه او را از صحابه شمرده گوید: آیهء «والمطلقات یتربصن بانفسهن ثلاثه قروء...(1)» در حق زوجهء او آمده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 139 شود.
(1) - قرآن 2/228.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله قسری. یکی از خطبای زبان عرب است. (ابن الندیم). و رجوع به حبیب السیر ج2 جزو2 ص70 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله کردفانی. رجوع به کردفانی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله یحصبی مکنی به ابومروان تطیلی از علمای تطیله(1). (حلل السندسیه ج 2 ص 169).
(1) - Tudela

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالمجیدبن محمد علوی فاطمی. رجوع به ظافر علوی و اعلام زرکلی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالملکبن علی مکنی به ابوالقاسم حاکمی طوسی. وی از شاگردان امام الحرمین و مردی اهل تقوی و ورع بود و در فقه مهارتی بسزا داشت. وی همدرس غزالی و از دوستان مخلص و وفادار او بود و غزالی او را محترم و بزرگ میداشت. مولد وی ظاهراً...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالواحد ربعی مقدسی مکنی به ابوهاشم. ذهبی گوید وی از کبار شافعیه و متولی قضاء مصر در سنهء 321 ه . ق. بود و سپس معزول و دچار فالج شد و برمله رفت و بدانجا در سال 325 درگذشت. (نشوارالمحاضره ج 1 ص 182).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبدالواحدبن اسماعیل بوشنجی شافعی. او راست: مستدرک فی فروع الشافعیه. وفات وی بسال 536 ه . ق. است. (کشف الظنون).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیدبن محمد بن ابوالحسین ابوالخیر البستی امیر بطیحه. وی بعد از فرار ابن هشیم به اشارت ابوالغنایم با برادر خود محمد بطیحه را بتملک درآورد و پس از فوت اسماعیل پسر وی ابوالسید محمد مظفر قائم مقام پدر شد. (حبیب السیر ج2 جزو4 ص 196).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیدالله. مؤلف سیره عمر بن عبدالعزیز روایتی ازو در نقل قول عمر بن عبدالعزیز آورده است. (سیره عمر بن عبدالعزیز ص 209).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیدالله مکنی به ابوسفیان. تابعی است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیداللهبن ابی عبیدالله مکنی به ابوسفیان. تابعی است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیداللهبن ابی عبیدالله. مؤلف الموشح ازو نقل کرده است. (الموشح ص 73 و 176 و 192).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن عبیداللهبن ابی المهاجر. رجوع به اسماعیل بن عبیدالله... شود.
اسماعیل.
[ اِ ] (اِخ) ابن عثمان بن ابان. شیخ طوسی او را در رجال خود در عداد محدثین که از ائمهء اثناعشر نقل روایت نکرده اند یاد کرده و در فهرست نیز او را ذکر کرده گوید: اصلی تألیف...

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.