جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه گلابی: (تعداد کل: 3)

گلابی

[گُ] (اِ مرکب) قسمی از امرود و اقسام آن بسیار است. بلخی، نطنزی [ نظیر ]، عباسی و امیری. (آنندراج). امرود. (غیاث). از جمله میوه هایی که دانه های آن لعاب بسیار دارد(1). (گیاه شناسی گل گلاب ص227). سفرجل. شاه میوه. کمثری :
به گلابی نفس کنم مشکین
یا کنم سیب سرخ...

گلابی

[گُ] (اِخ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 48هزارگزی باختر کوهدشت و 48هزارگزی باختر اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل و دارای 120 تن سکنه است. آب آن از چاه و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. شغل...

گلابی

[گُ] (اِخ) چشمه... از بلوکات داراب و سرچشمه رود شاهیجان است. (فارسنامهء ناصری گفتار دوم ص199).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.