جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه گسترانیدن: (تعداد کل: 1)
گسترانیدن
[گُ تَ دَ] (مص) پهن کردن. منبسط کردن. منتشر کردن. دَحو. طَحو. (ترجمان القرآن) (دهار). سَطح. (دهار) (تاج المصادر بیهقی). بَسط. (ترجمان القرآن). مَهد. (ترجمان القرآن) (تاج المصادر بیهقی). تَمهید. (ترجمان القرآن). اِفراش. (تاج المصادر بیهقی) :
بکوشی کنون تا همی خویشتن را
جز آن نام، نام دگر گسترانی.فرخی.
کودکان فَخ می نهادند...
بکوشی کنون تا همی خویشتن را
جز آن نام، نام دگر گسترانی.فرخی.
کودکان فَخ می نهادند...