جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه گدای: (تعداد کل: 2)

گدای

[گَ / گِ] (ص، اِ) گدا. ساسان. (دهار) (برهان). مسکین :
از سلیمان و مور و پای ملخ
یاد کن آنچه این گدای آرد.انوری.
سلطان سعادت آنچنان نیست
کاندیشهء هر گدای دارد.خاقانی.
برو ای گدای مسکین در دیگری طلب کن
که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی.
سعدی.
رجوع به گدا شود.

گدای

[گَ] (اِخ) دهی است از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو، 33هزارگزی جنوب باختری پلدشت و 3هزارگزی جنوب راه شوسهء پلدشت به ماکو. جلگه، معتدل مالاریائی و سکنهء آن 269 تن. آب آن از ساری سو و زنکمار. محصول آن غلات، پنبه، توتون، حبوبات و کنجد. شغل اهالی زراعت...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.