جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کوته: (تعداد کل: 2)
کوته
[تَهْ] (ص) مخفف کوتاه. (آنندراج). کوتاه. (فرهنگ فارسی معین). کم طول. قصیر :
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟رودکی.
چرا عمر طاووس و درّاج کوته
چرا مار و کرکس زِیَد در درازی.
ابوطیب مصعبی.
شب کوته که صبح زود دمید
نه نشان درازی روز است.خاقانی.
این همه کارهای پهن و دراز
تنگ و...
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟رودکی.
چرا عمر طاووس و درّاج کوته
چرا مار و کرکس زِیَد در درازی.
ابوطیب مصعبی.
شب کوته که صبح زود دمید
نه نشان درازی روز است.خاقانی.
این همه کارهای پهن و دراز
تنگ و...
کوته
[تَ / تِ] (اِ) کته. مجموع بچه های یک حیوان در یک شکم، در یک زه(1). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در گیلکی، هر یک از بچه های سگ و گربه و شغال و خرس و جز اینها را گویند. توله. و رجوع به کوته کردن شود.
(1) - Portee.
(1) - Portee.