جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کسیس: (تعداد کل: 2)
کسیس
[کَ] (اِ) دارویی باشد که به سبب آن جوهر فولاد ظاهر گردد. (برهان). دارویی که بدان تاب می دهند فولاد را. (ناظم الاطباء). زاگ زرد که چون در آتش اندازند و بعد از آن بسایند و بر پولاد مالند جوهر پیدا آید. (فرهنگ رشیدی).
کسیس
[کَ] (ع اِ) نبیذ خرما. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گوشت که بر سنگ تفسان خشک کنند و بکوبند از جهت زاد سفر. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). || نان شکسته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شراب. || ارزن. (ناظم الاطباء).